استدلال های خلاص شدن از کاشی جدید
در عوض ستونهای طبقه فوقانی استوانهای هستند و به ویژه در ایوان جنوبی تمام بدنه آنها با انواع کاشی تزیین شده است. تزیینات معماری این بنا مشخص نیست، زیرا سطح دیوار آن با سیمان و کاشی جدید اندود شدهاست، ولی گفته میشود این حمام دارای تزیینات آهک بری که در شهر سنندج بسیار رواج داشته. اکنون نیز همچنان ابزار فلزی کشاورزی به صورت سنتی در بعضی از مکان های قدیمی و بومی شهر ساخته میشود. در گذشته، حمل کالا و بار از طریق رودخانه صورت میگرفت. لنگرود یکی از شهرهای پربارش ایران است و پوشش سفالی شیروانی بام خانههای قدیمی این شهر به دلیل بارش زیاد باران است و در این شهر بام خانهها و ساختمانهای جدید به صورت شیروانی(فلزی) است. غالب ماهیهایی که از دریا صید یا در پرورشگاه پرورش داده میشوند و به فروش میرسند، ماهی سفید، ماهی آزاد، قزل آلا، کفال ماهی، اردک ماهی، کپور ماهی، کیلکا، اوزون برون، فیل ماهی، کولی ماهی میباشند که از بین این ماهیها نیز ماهی سفید محبوبیت زیادی در بین مردم لنگرود دارد. در این سیستمها، جمعکننده انرژی خورشیدی اغلب جدا (و گرم تر یا سردتر) از محیط زندگی است. همچنین این شهر دارای بافت تالابی است و تالاب کیاکلایه در آن قرار دارد و استخر طبیعی پارک فجر نیز در نزدیکی آن قرار دارد و این تالابها محل زندگی پرندگان مهاجر است و نیلوفرهای آبی آن تبدیل به یکی از نمادهای شهر لنگرود شده است.
شاید بتوان از طرفی حسب وجود مزرعه و قنات که موجبات کشت و زرع را فراهم آوردهاست و نیز سخن گفتن اهالی کرشاهی به زبان راژی، کرشاهی را همان کَردویِ شاه قلمداد نمود. همچنین شایان ذکر است که سخن گفتن ساکنان مزرعه و قلعه کرشاهی به زبان راژی مویّد دیگری است بر مدعای فوق. جان التون در ژانویه سال ۱۷۴۳ به ریاست کل کشتی سازی تعیین و به لقب جمال بیک ملقب گردید. التون که فقط یک نجار انگلیسی چند روسی و چند هندی در اختیار داشت، یک کشتی که بیست و سه پارو داشت به دریا انداخت. به گفتهی هانوی که محرک نادرشاه در تأسیس نیروی دریایی بود و عشق و علاقه زیادی در بدست گرفتن تجارت و سلطه دریایخزر داشت، جان التون یک کشتیساز انگلیسی بود که در زمان نادرشاه او مرکز ستاد خود را در لنگرود تأسیس کرد و برای از بین بردن مشکلات مشغول به کار شد. نادرشاه افشار برای سرکوب تاتارهای شرق مازندران و توسعه تجارت و دستیابی به دریا، لنگرود را برای ایجاد پایگاه دریایی و کارخانه کشتیسازی انتخاب کرد و در توسعه آن کوشید. «الحاق سه شهرستان به اصفهان از طریق پیگیری نمایندگان مردم در شوراها».
او در همین زمان، تحصیل در مدرسهٔ آمریکایی را رها کرد و با وجود مخالفتهای پدرش، بیشتر وقت خود را به موسیقی اختصاص داد. وی در کارگاهش فناوری ساخت ورق، جوهر با پایهٔ روغنی و پرس را برای چاپ یک کتاب گرد هم آورد و دستگاه چاپ را اختراع کرد. با این اتفاق نخستین کلاس ویلن صبا در مدرسهٔ عالی موسیقی تشکیل شد و او همزمان با تحصیل، بهصورتِ رسمی به عنوان مدرس ویلن مدرسه، فعالیت خود را آغاز کرد. دسترسی این شهر به کوههای سرسبز لیلاکوه و دریای خزر، بافت بومی بازار و رودخانهای که از میان این شهر رد میشود و همینطور فرهنگ مهماننوازی مردمان این شهر، لنگرود را تبدیل به شهری توریستی کرده است. لنگرود از دیرباز مورد توجه حاکمان مختلف قرار داشت؛ از این جهت که به واسطه نزدیکی به دریای و رد شدن رودخانهای منشعب از سفیدرود، این شهر نقطهای مهم برای کشتیرانی و تجارت قلمداد میشد، خصوصا در نظر نادرشاه افشار که به اعتقاد سرپرسی سایکس، مولف تاریخ ایران، او اولین پادشاه ایران است که ارزش نیروی دریایی را درک نمود. آنچه در این شهر جلب توجه میکند پوشش بعضی از خانهها در محلههای قدیمی، به وسیله سفال است؛ که آن را از سایر شهرهای ایران متمایز میسازد ولی در اغلب مناطق با گسترش شهرسازی پوشش فلزی شیروانی جای سفال شیروانی را گرفته است.
در سال ۱۲۷۵ ه.ق ۱۲۳۰ ه.ش یعنی حدود یک سده و نیم پیش جمعیت این شهر دو هزار نفر بودهاست. در دورۀ صفویان، خصوصاً در دوره سلطنت شاه عباس اول، شهر لنگرود مرکز حوادث مهمی بودهاست. از دیرباز به دلیل اینکه زمینهای اطراف لنگرود حاصلخیز بوده به مرور زمان و توسعه بازرگانی در گیلان، لنگرود در زمینه کشاورزی خصوصاً کشت کنف از شهرهای مهم محسوب میشود. لنگرود درکنار لاهیجان همچنان یکی از مراکز مهم تولید ابریشم از طریق پرورش کرم ابریشم (نوغان) محسوب میشود هرچند که از دههی نود قرن ۱۳ خورشیدی به دلیل سقوط اقتصاد ابریشم در ایران، مردم زیادی از پرورش ابریشم دست نگهداشته اند. لنگر به معنی وقار و سکون و آرامش است همانگونه که که کشتی لنگر انداخته آرامش مییابد. در ترکیب لنگر و رود دو «ر» در هم یکی شده و نام به لنگرود تبدیل میگردد و معنی رود سکون یافته و آرام و با وقار معنی میگیرد و اگر به رود جاری در این بنگریم آن را دارای جریان آن چنان آرامی میبینیم که گویا حرکتی ندارد. فوریهٔ ۱۹۳۹:سفارت به فهرست بازافزوده شد. این پل در ۱۳ خرداد سال ۱۳۵۱ در فهرست بناهای میراثی کشور به ثبت رسید.
اگر از نوشتن این مطلب لذت بردید و مطمئنا می توانید اطلاعات بیشتری در مورد کاشی شور لطفا از صفحه ما بخواهید.